فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 204
ياد باد آن که نهانت نظري با ما بود ، رقم مهر تو بر چهره ما پيدا بود ياد باد آن که چو چشمت به عتابم مي کشت ، معجز عيسويت در لب شکرخا بود ياد باد آن که صبوحي زده در مجلس انس ، جز من و يار نبوديم و خدا با ما بود ياد باد آن که رخت شمع طرب مي افروخت ، وين دل سوخته پروانه ناپروا بود ياد باد آن که در آن بزمگه خلق و ادب ، آن که او خنده مستانه زدي صهبا بود ياد باد آن که چو ياقوت قدح خنده زدي ، در ميان من و لعل تو حکايت ها بود ياد باد آن که نگارم چو کمر بربستي ، در رکابش مه نو پيک جهان پيما بود ياد باد آن که خرابات نشين بودم و مست ، وآنچه در مسجدم امروز کم است آن جا بود
ياد باد آن که به اصلاح شما مي شد راست
،
نظم هر گوهر ناسفته که حافظ را بود
تعبیر:
ایام جئانی و خوشگذرانی و راحتی زود می گذردو از خود و اطرافت غافل نشو که ناگهان این روزهای خوش جای خود را به رنج و مشقت می دهندو پس در عین خوشی و راحتی فکر آینده و حوادث ناگوار هم باش و همیشه آماده ی جنگ با مشقات باش.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 111
عکس روي تو چو در آينه جام افتاد ، عارف از خنده مي در طمع خام افتاد حسن روي تو به يک جلوه که در آينه کرد ، اين همه نقش در آيينه اوهام افتاد اين همه عکس مي و نقش نگارين که نمود ، يک فروغ رخ ساقيست که در جام افتاد غيرت عشق زبان همه خاصان ببريد ، کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم ، اينم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد چه کند کز پي دوران نرود چون پرگار ، هر که در دايره گردش ايام افتاد در خم زلف تو آويخت دل از چاه زنخ ، آه کز چاه برون آمد و در دام افتاد آن شد اي خواجه که در صومعه بازم بيني ، کار ما با رخ ساقي و لب جام افتاد زير شمشير غمش رقص کنان بايد رفت ، کان که شد کشته او نيک سرانجام افتاد هر دمش با من دلسوخته لطفي دگر است ، اين گدا بين که چه شايسته انعام افتاد
صوفيان جمله حريفند و نظرباز ولي
،
زين ميان حافظ دلسوخته بدنام افتاد
تعبیر:
فریب ظواهر هر کار را نخور و به عمق و پایان کار بیندیش. مشکلاتی که در سر راه تو قرار گرفته نتیجه ی خودبینی و عجله و مشورت نکردن در کارهاست. اگر امیدوار باشی و عاقلانه چاره اندیشی کنی می توانی شکست خود را جبران کنی.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 247
صبا ز منزل جانان گذر دريغ مدار ، وز او به عاشق بي دل خبر دريغ مدار به شکر آن که شکفتي به کام بخت اي گل ، نسيم وصل ز مرغ سحر دريغ مدار حريف عشق تو بودم چو ماه نو بودي ، کنون که ماه تمامي نظر دريغ مدار جهان و هر چه در او هست سهل و مختصر است ، ز اهل معرفت اين مختصر دريغ مدار کنون که چشمه قند است لعل نوشينت ، سخن بگوي و ز طوطي شکر دريغ مدار مکارم تو به آفاق مي برد شاعر ، از او وظيفه و زاد سفر دريغ مدار چو ذکر خير طلب مي کني سخن اين است ، که در بهاي سخن سيم و زر دريغ مدار
غبار غم برود حال خوش شود حافظ
،
تو آب ديده از اين رهگذر دريغ مدار
تعبیر:
دنیا را سخت نگیر. همه ی کارها، راحت و آسان رو به راه می شود اما سعی و کوشش هم لازم است. بهتر است امیدوار باشی و با اراده ای محکم به راه خود ادامه دهی.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 468
که برد به نزد شاهان ز من گدا پيامي ، که به کوي مي فروشان دو هزار جم به جامي شده ام خراب و بدنام و هنوز اميدوارم ، که به همت عزيزان برسم به نيک نامي تو که کيميافروشي نظري به قلب ما کن ، که بضاعتي نداريم و فکنده ايم دامي عجب از وفاي جانان که عنايتي نفرمود ، نه به نامه پيامي نه به خامه سلامي اگر اين شراب خام است اگر آن حريف پخته ، به هزار بار بهتر ز هزار پخته خامي ز رهم ميفکن اي شيخ به دانه هاي تسبيح ، که چو مرغ زيرک افتد نفتد به هيچ دامي سر خدمت تو دارم بخرم به لطف و مفروش ، که چو بنده کمتر افتد به مبارکي غلامي به کجا برم شکايت به که گويم اين حکايت ، که لبت حيات ما بود و نداشتي دوامي
بگشاي تير مژگان و بريز خون حافظ
،
که چنان کشنده اي را نکند کس انتقامي
تعبیر:
در این راه خود را تنها و بی کس احساس می کنی. البته خودت نیز مقصری. بهتر است که این بار با تعقل و تعمق، همه ی جوانب کار را بسنجی و سپس شروع به کار کنی. دوست را از دشمن بازشناس و به هر کس اعتماد نکن. وجود دوستان واقعی را غنیمت بدان و از آنها کمک بخواه. بیشتر به همت و اراده ی خود متکی باش.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 267
اي صبا گر بگذري بر ساحل رود ارس ، بوسه زن بر خاک آن وادي و مشکين کن نفس منزل سلمي که بادش هر دم از ما صد سلام ، پرصداي ساربانان بيني و بانگ جرس محمل جانان ببوس آن گه به زاري عرضه دار ، کز فراقت سوختم اي مهربان فرياد رس من که قول ناصحان را خواندمي قول رباب ، گوشمالي ديدم از هجران که اينم پند بس عشرت شبگير کن مي نوش کاندر راه عشق ، شب روان را آشنايي هاست با مير عسس عشقبازي کار بازي نيست اي دل سر بباز ، زان که گوي عشق نتوان زد به چوگان هوس دل به رغبت مي سپارد جان به چشم مست يار ، گر چه هشياران ندادند اختيار خود به کس طوطيان در شکرستان کامراني مي کنند ، و از تحسر دست بر سر مي زند مسکين مگس
نام حافظ گر برآيد بر زبان کلک دوست
،
از جناب حضرت شاهم بس است اين ملتمس
تعبیر:
به زودی پیامی به تو می رسد که حاکی از پایان هجران و دوری است. صبر و استقامت کلید و رمز موفقیت تو است. هرکس به اندازه ی توانایی خود می تواند زندگی کند پس با حسرت به زندگی دیگران نگاه نکن و به خدا توکل کن.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 60
آن پيک نامور که رسيد از ديار دوست ، آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست خوش مي دهد نشان جلال و جمال يار ، خوش مي کند حکايت عز و وقار دوست دل دادمش به مژده و خجلت همي برم ، زين نقد قلب خويش که کردم نثار دوست شکر خدا که از مدد بخت کارساز ، بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست سير سپهر و دور قمر را چه اختيار ، در گردشند بر حسب اختيار دوست گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند ، ما و چراغ چشم و ره انتظار دوست کحل الجواهري به من آر اي نسيم صبح ، زان خاک نيکبخت که شد رهگذار دوست ماييم و آستانه عشق و سر نياز ، تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست
دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک
،
منت خداي را که نيم شرمسار دوست
تعبیر:
زندگی بر وفق مراد و آرزویت می چرخد. خبر های خوشی را خواهی شنید که زندگی تو را دگرگون می کند. از طعنه ی دشمن بیمی به دل راه نده.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 299
اگر شراب خوري جرعه اي فشان بر خاک ، از آن گناه که نفعي رسد به غير چه باک برو به هر چه تو داري بخور دريغ مخور ، که بي دريغ زند روزگار تيغ هلاک به خاک پاي تو اي سرو نازپرور من ، که روز واقعه پا وامگيرم از سر خاک چه دوزخي چه بهشتي چه آدمي چه پري ، به مذهب همه کفر طريقت است امساک مهندس فلکي راه دير شش جهتي ، چنان ببست که ره نيست زير دير مغاک فريب دختر رز طرفه مي زند ره عقل ، مباد تا به قيامت خراب طارم تاک
به راه ميکده حافظ خوش از جهان رفتي
،
دعاي اهل دلت باد مونس دل پاک
تعبیر:
در زندگی، تکرو و منزوی نباش. در زندگی اجتماعی به وجود دوستان و همراهان نیاز خواهی داشت. به دیگران کمک کن تا در صورت نیاز به یاری تو بشتابند. از زندگی لذت ببر و خود را گرفتار غم های بیهوده نکن.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 318
مرا مي بيني و هر دم زيادت مي کني دردم ، تو را مي بينم و ميلم زيادت مي شود هر دم به سامانم نمي پرسي نمي دانم چه سر داري ، به درمانم نمي کوشي نمي داني مگر دردم نه راه است اين که بگذاري مرا بر خاک و بگريزي ، گذاري آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم ندارم دستت از دامن بجز در خاک و آن دم هم ، که بر خاکم روان گردي به گرد دامنت گردم فرورفت از غم عشقت دمم دم مي دهي تا کي ، دمار از من برآوردي نمي گويي برآوردم شبي دل را به تاريکي ز زلفت باز مي جستم ، رخت مي ديدم و جامي هلالي باز مي خوردم کشيدم در برت ناگاه و شد در تاب گيسويت ، نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم
تو خوش مي باش با حافظ برو گو خصم جان مي ده
،
چو گرمي از تو مي بينم چه باک از خصم دم سردم
تعبیر:
دوستان را فراموش نکن و در هنگام سختی به کمک آنها بشتاب. به خانواده خود بیشتر اهمیت بده چون آنها بهترین یار و یاور تو در هنگام حوادث هستند. تا زمانی که دوستان مشفق داری، از هیچ چیز نترس و به راه خود ادامه بده تا به مقصود برسی.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 52
روزگاريست که سوداي بتان دين من است ، غم اين کار نشاط دل غمگين من است ديدن روي تو را ديده جان بين بايد ، وين کجا مرتبه چشم جهان بين من است يار من باش که زيب فلک و زينت دهر ، از مه روي تو و اشک چو پروين من است تا مرا عشق تو تعليم سخن گفتن کرد ، خلق را ورد زبان مدحت و تحسين من است دولت فقر خدايا به من ارزاني دار ، کاين کرامت سبب حشمت و تمکين من است واعظ شحنه شناس اين عظمت گو مفروش ، زان که منزلگه سلطان دل مسکين من است يا رب اين کعبه مقصود تماشاگه کيست ، که مغيلان طريقش گل و نسرين من است
حافظ از حشمت پرويز دگر قصه مخوان
،
که لبش جرعه کش خسرو شيرين من است
تعبیر:
آرزوهای بسیاری در سر داری. تا فرصت داری موقعیت را غنیمت بدان. ثابت قدم باش تا به مقصود برسی. سختی و مشکلاتی در سر راه خود می بینی که با صبر و توکل از سر راه تو برداشته خواهند شد.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 400
بالابلند عشوه گر نقش باز من ، کوتاه کرد قصه زهد دراز من ديدي دلا که آخر پيري و زهد و علم ، با من چه کرد ديده معشوقه باز من مي ترسم از خرابي ايمان که مي برد ، محراب ابروي تو حضور نماز من گفتم به دلق زرق بپوشم نشان عشق ، غماز بود اشک و عيان کرد راز من مست است يار و ياد حريفان نمي کند ، ذکرش به خير ساقي مسکين نواز من يا رب کي آن صبا بوزد کز نسيم آن ، گردد شمامه کرمش کارساز من نقشي بر آب مي زنم از گريه حاليا ، تا کي شود قرين حقيقت مجاز من بر خود چو شمع خنده زنان گريه مي کنم ، تا با تو سنگ دل چه کند سوز و ساز من زاهد چو از نماز تو کاري نمي رود ، هم مستي شبانه و راز و نياز من
حافظ ز گريه سوخت بگو حالش اي صبا
،
با شاه دوست پرور دشمن گداز من
تعبیر:
این غم و اندوه و رنج، روزی به پایان می رسد. به شرط آنکه بدانی نقاط ضعف تو در چه بوده است. عوامل بازدارنده و شکست خود را بشناس. با فریب کاری و ریا، هیچکس به مقصود خود نمی رسد. بهتر است که صادقانه به اراده ی خود و کمک خداوند ایمان داشته باشی.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 446
صبا تو نکهت آن زلف مشک بو داري ، به يادگار بماني که بوي او داري دلم که گوهر اسرار حسن و عشق در اوست ، توان به دست تو دادن گرش نکو داري در آن شمايل مطبوع هيچ نتوان گفت ، جز اين قدر که رقيبان تندخو داري نواي بلبلت اي گل کجا پسند افتد ، که گوش و هوش به مرغان هرزه گو داري به جرعه تو سرم مست گشت نوشت باد ، خود از کدام خم است اين که در سبو داري به سرکشي خود اي سرو جويبار مناز ، که گر بدو رسي از شرم سر فروداري دم از ممالک خوبي چو آفتاب زدن ، تو را رسد که غلامان ماه رو داري قباي حسن فروشي تو را برازد و بس ، که همچو گل همه آيين رنگ و بو داري
ز کنج صومعه حافظ مجوي گوهر عشق
،
قدم برون نه اگر ميل جست و جو داري
تعبیر:
در انتخاب دوست و همنشین دقت کن. بیهوده با خودسری و ندانم کاری، هستی خود را تباه نکن. با سعی و کوشش خود می توانی به همه چیز برسی. سعی کن که عاقبت اندیش و موقر باشی و عجولانه تصمیم نگیری. از منیت و تکبر، چیزی غیر از زیان نخواهی دید. شرایط لازم برای کسب نتیجه ی مساعد را دارا هستی. به خودت اعتماد کن.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 237
نفس برآمد و کام از تو بر نمي آيد ، فغان که بخت من از خواب در نمي آيد صبا به چشم من انداخت خاکي از کويش ، که آب زندگيم در نظر نمي آيد قد بلند تو را تا به بر نمي گيرم ، درخت کام و مرادم به بر نمي آيد مگر به روي دلاراي يار ما ور ني ، به هيچ وجه دگر کار بر نمي آيد مقيم زلف تو شد دل که خوش سوادي ديد ، وز آن غريب بلاکش خبر نمي آيد ز شست صدق گشادم هزار تير دعا ، ولي چه سود يکي کارگر نمي آيد بسم حکايت دل هست با نسيم سحر ، ولي به بخت من امشب سحر نمي آيد در اين خيال به سر شد زمان عمر و هنوز ، بلاي زلف سياهت به سر نمي آيد
ز بس که شد دل حافظ رميده از همه کس
،
کنون ز حلقه زلفت به در نمي آيد
تعبیر:
نگران و مضطرب هستی و می ترسی به هدف خود نرسی اما نا امید نباید بود. خداوند با صابران است.